هزاران حیف

ساخت وبلاگ

بی پناهی را خوانده بودم

اما صد حیف از خودم

آوارگی شبانه را خوانده بودم

اما صد حیف از خودم

تنها و اشکبار در کوچه پس کوچه های غربت را خوانده بودم

اما صد حیف از خودم

خسته و بیمار در سرمای شب را خوانده بودم

اما صد حیف از خودم

پناه به امام زاده را به وقت اذان خوانده بودم

اما صد حیف از خودم

خوانده بودم وقتی در امام زاده را که ببندند چقد بی کس و تنها یی

اما صد حیف از خودم

لقمه نانی لقمه نانی و لقمه نانی را خوانده بودم

اما صد حیف از خودم

خوانده بودم راننده تاکسی پولت را بگیرد و بقیه اش را ندهد

اما صد حیف از خودم

و قتی ذر خانه ی خدا را به رویت ببندند را خوانده بودم

اما صد حیف از خودم

و باز گردی و در بزنی در خانه ای که دیگر برای تو نیست را خوانده بودم

اینبار هزاران هزار حیف از خودم

كرم ابريشم ...
ما را در سایت كرم ابريشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzahragharibashna3 بازدید : 9 تاريخ : شنبه 25 فروردين 1403 ساعت: 10:45